۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

مفهوم ، اهمیت و جایگاه ژانر در سینما

امروز تحلیلی در مورد پدیده ی ژانـــر در سینما ارائه می کنم که بیشتر جنبه ی تحقیق دارد. برای این کار از تعدادی از مقالات سایت خوب "دانشنامه ی رشد" استفاده شده است .

امروزه طبقه بندی فیلم های سینمایی ، بر مبنای انواع ژانر یک امر ضروری است. چرا که سینما به مثابه ی یک اقیانوس است و از آن سو ، با توجه به لزوم دسترسی سریع به فیلم ، باید به فکر راه چاره ای بود و آن راه چاره ، همواره یک طبقه بندی صحیح و مناسب بر مبنای محتوا و درونمایه ی فیلم است.

این طبقه بندی ، برای طیف های گوناگونی ، حائز اهمیت است . از تهیه کنندگان و فیلمنامه نویسان و کلا اهالی سینما گذشته ، برای مخاطبان سینما ، اطلاع از ژانر فیلم ، بسیار تعیین کننده است . چرا که دسترسی آنها به فیلم مورد علاقه شان را تسریع می کند . همینطور برای آرشیوداران و بانک های فیلم که برای طبقه بندی فیلم هایشان ، معیار ژانر در مقابل سال تولید یا کشور سازنده و یا دیگر معیار های موجود ، بهترین ملاک برای طبقه بندی است. بنابراین مهم است که بتوان میان کارکرد های متفاوت مفهوم ژانر، برای دست اندرکاران مختلف سینما تمایز قائل شد . در این میان سه نقش اصلی این مفهوم را باید تشخیص داد .

الف: نقش تولیدی

ب: نقش توزیعی

ج: نقش مصرفی

وقتی ژانرها انسجام می یابند ، تاثیرشان در تمام جنبه های فعالیت سینمایی افزایش پیدا می کند. برای گروه تولید ، معیار های ژانری ، فراهم کننده ی الگویی مطلوب است که تولید سریع محصولات مرغوب را تسهیل می کند. مثلا فیلمنامه نویسان ، فیلمنامه هایشان را در رابطه با فرمول های داستانی و انواع شخصیت مرتبط با آن ژانر خاص در نظر می گیرند یا موسسات نقش یابی ، بهتر قادرند تا تیپ های ظاهری و مهارت های بازیگری مورد نیاز فیلم را پیش بینی کنند. عوامل زیبایی شناختی فیلم ( کارگردان ، فیلم بردار ، طراح صحنه ، آهنگ ساز و... ) با به کار بردن راه حل های به دست آمده در محصولات ژانری قبلی در وقت صرفه جویی می کنند و... به این ترتیب هر فیلم از صرفه جویی همراه با نوعی خط تولید بهره مند می شود.

وضع معیارهای ژانر، همچنین تاثیر شدیدی بر توزیع و نمایش فیلم دارد. نمایش دهندگان دیگر هر مخاطب را به عنوان فردی مجزا در نظر نمی گیرند بلکه به لطف وفاداری مخاطب به ژانرهای مشخص ، می توانند تماشاگران را به صورت گروهی تصور کنند. تمهیدات شناسایی ژانر، مثل نام ژانر ، تصویر پردازی ، موسیقی ، مایه های پیرنگ یا بازیگران شناخته شده ی ژانر ، نقش تبلیغاتی مهمی دارند. و این همانند نوعی فراخوان تماشاگران اختصاصی ژانراست .

برای مخاطبان نیز ، معیارهای ژانری عمل تصمیم گیری را ساده و راحت می سازند تماشاگران ، حین تماشای فیلم انتظارات کاملا مشخصی دارند. پیش از آن که فیلم را ببینند تقریبا می دانند باید در انتظار چه چیزی باشند و به این ترتیب اگر احساس خوبی نسبت به فیلمی پیدا می کنند با دیدن فیلم هایی از آن دست ، لذت خود را تکرار می کنند .

مفهوم ژانــــر

مفهوم ژانر برگرفته از کلمه ای فرانسوی به معنای " نوع " است که مشتق از واژه ی لاتین "genus" می باشد . مفهوم ژانر در ابتدا ، صرفا در طبقه بندی های آثار ادبی و همینطور ارزش گذاری بر روی متون ادبی ، نقش مهمی را ایفا می کرد و کلا یک اصطلاح ادبیاتی بود مانند نوع نمایشی که به حماسی و تغزلی و دراماتیک منشعب می شد یا نوع ارتباط اثر با واقعیت . به اصطلاح اثر داستانی یا غیر داستانی و ...

ورود ژانــــر به سینما

در سال 1927 میلادی بود که سینمای صامت جای خود را به سینمای ناطق داد و صدا رسما وارد عالم سینما شد . ابعاد و تاثیر جهانی هالیوود گسترش پیدا کرد و دسته بندی های ژانری اهمیت جدیدی کسب کردند . البته در ابتدا ژانرهای سینمایی بصورت یکسری قالب های از پیش تعیین شده نبودند بلکه به مرور زمان با توجه به مقتضیات موجود یکی پس از دیگری متولد شدند . هرگاه فیلمی ساخته می شد که از نظر تجاری موفق بود و حمایت تماشاگران را بدنبال داشت ، کمپانی های فیلمسازی سعی می کردند آن را به نحوی فرمول بندی کنند و دست به تولید فیلم های مشابه بزنند . فیلم "Disraeli" توسط کمپانی برادران وارنر در سال 1929 ساخته شد و از آنجایی که فیلم به موفقیت چشمگیری دست یافت ، بارها از آن در ساخت فیلم های دیگر الهام گرفته شد . دیزرائیلی با اقتباس از نمایشنامه ای تاریخی و عامه پسند بر اساس زندگی یک مرد ثروتمند ساخته شد و نقطه ی آغازی برای ساخت فیلم های " زندگینامه ای " و همینطور سبک " اقتباسی " در سینما گردید .

ماهیت ژانــــر

ژانر به معنای کلی یک ماهیت دو گانه دارد . چراکه یکسری از ژانرها از منابع ادبی یا تاتری نشات می گیرند و برخی دیگر هم در وهله ی اول درون صنعت سینما شکل می گیرند . در این میان مخاطبان و تماشاگران هم در ایجاد ژانرها و گونه های سینمایی بی تاثیر نیستند . آنها نیز فیلم ها را بر اساس معیارها و سلایق شخصیشان دسته بندی می کنند . حتی بسیاری از تحلیلگران مسائل سینمایی بر این باورند که آینده ی ژانر به طور روزافزونی به الگوهای تماشای مخاطب بستگی خواهد داشت .

ظهور ژانر معمولا با حرکت از ایده های محتواگرایانه راجع به ژانر شروع می شود و به سوی تعاریفی مبتنی بر مایه های تکرار شونده ، حرکت می کند . در ابتدای ظهور فیلم های موسوم به " وسترن " اساسا ژانری به نام وسترن وجود نداشت . مثلا فیلم " سرقت بزرگ قطار " " The great train robbery" محصول سال 1903 هالیوود ، همگون با بسیاری از ملودرام های تصویری دیگر بود که فیلمسازان اولیه مورد اقتباس قرار می دادند . این فیلم به جای اینکه مدل وسترن های آینده باشد ، ابتدا الهام بخش گروهی از فیلم های جنایی شد .

با این حال طی یک دهه تولید رو به رشد فیلم های تعقیبی-وسترن ، ملودرام-وسترن ، رمانس های وسترن و حماسه های وسترن ، ژانری را تحکیم بخشید که صرفا " وسترن " نام گرفت و وسترن که در ابتدا تنها صفتی جغرافیایی و معرف مکان وقوع ماجرا بود ، به سرعت نامی شد برای یک ژانر که روی علاقه ی عمومی به آمریکا حساب می کرد .

مرگ ژانــــر

در اینجا این نکته ضروریست که همانطور که ژانرها در ابتدای ظهورشان ، کاملا شکل یافته نیستند ، محو شدنشان نیز تدریجی است . من باب مثال ، برخی ژانرها تابع موقعیت اجتماعی و سیاسی زمانه هستند و ممکن است با تغییر موقعیت پایگاه خود را از دست بدهند یا حداقل کم رنگ شوند . همانند سینمای جنگ و ژانر جنگی در ایران که بی رونق شدن و حتی رو به نابودی رفتن این ژانر را می توان در آثار جدید فیلمسازان مخصوص این ژانر مشاهده کرد .

با نگاهی گذرا بر آثار فیلمسازانی چون مرحوم "ملاقلی پور" و "حاتمی کیا" و درک اختلاف فاحش مضمون و محتوای آثار این کارگردانان در مقایسه با دو دهه ی شصت و هشتاد و تغییر جهتی اساسی که این دو به محتوای فیلم های خود دادند ، پر واضح است که سینمای جنگی دهه ی شصت دیگر در نزد مخاطب ایرانی جایگاه شایسته ای ندارد . نگاه کنید به فیلم "مزرعه ی پدری" محصول 1381 ساخته ی رسول ملاقلی پور یعنی همان کارگردانی که در سال 67 فیلم تماما جنگی " افق " را ساخت .البته این دسته از فیلمسازان کسانی بودند که با تغییر آرمان و نگرش به شکل جدیدی این عرصه را ادامه می دهند . ولی در حال حاضر ، از بیش از ده کارگردان و فیلمساز مطرح جنگی ساز دهه شصت ، در هیچ جای سینمای ایران خبری نیست و این بازنشستگی زود هنگام و فروکش کردن تب تند ، خود نشان دیگری از مرگ این ژانر دارد .

علاوه بر تغییر نگرش اهالی سینما نسبت به این ژانر، از شکست های سنگین تجاری اینگونه فیلم ها هم می توان نام برد . آنهم با پروژه های کلان و میلیاردی با بکارگیری از حرفه ای ترین و حاذق ترین عوامل تولید ، این نیز گواهی بر محو شدن تدریجی این ژانر از سینمای ایران است . فیلم " دوئل " محصول 1382 ساخته ی "احمد رضا درویش" و با شرکت گیشه پر کن هایی چون "هدیه تهرانی" و "سعید راد" و دیگر هنرپیشگان بسیار سرشناس که همگی یک پروژه ی تماما شکست خورده را کلید زدند ، خود یکی از این نشانه هاست .

البته همانطور که اشاره شد یکی از علل متروک شدن ژانرها ، تحت تاثیر عوامل اجتماعی و سیاسی خاصی قرار گرفتن آنهاست . هرچند که فرمول ها و قواعد آن ژانر، اصولی و مستحکم باشند ، اما با وجود چنین عواملی محکوم به شکست است . کما اینکه همین ژانر جنگی که طردا للباب مورد بحث قرار گرفت هنوز با گذشت بیش از شصت سال از جنگ جهانی دوم و همینطور با گذشت بیش از سی سال از جنگ ویتنام بازارش همچنان در دنیا داغ و پر رونق است و فیلم های تولید شده در این ژانر، با استقبال عمومی مواجه می شود . پس با این اوصاف علت شکست سینمای جنگ در ایران را نباید در عوامل سینمایی جستجو کرد ! و این خود مؤید تاثیر عوامل سیاسی – اجتماعی و همینطور تفاوت در نوع نگرش مخاطبان با نوع نگرش مقامات بالا رتبه ی سینمایی به این ژانراست . چرا که وقتی نوع نگرش مخاطب به ژانری با نوع نگرش یک فیلمساز به همان ژانر متضاد باشد ، بی شک مخاطبین ، با فیلم ارتباط معنوی بر قرار نمی کنند و همین عدم ارتباط ، باعث عدم توفیق فیلم و در نهایت عدم توفیق ژانر می شود .

یکی دیگر از عوامل و علل فراموش شدن یک ژانر، ضعف فنی و عامل درونی خود ژانر است . برخی ژانرها در اثر تکرار الگوهایشان ، ممکن است از سوی تماشاگران طرد شوند . به همین خاطر ژانرها برای بقا باید خود را تطبیق دهند و الگوها و موضوع های خود را با توجه به زمانه تغییر دهند و هرگز آرمان های تماشاگران را فراموش نکنند . در این باره میتوان به فیلم های دهه ی چهل خورشیدی سینمای ایران موسوم به " فیلم فارسی " اشاره کرد که با ساخت فیلم های " گنج قارون " محصول 1345 ساخته ی " سیامک یاسمی " و فیلم " سلطان قلبها " محصول 1347 ، ساخته ی مرحوم " محمد علی فردین " ، به اوج خود رسید.

انواع ژانــــر

در حال حاضر تعداد ژانرهایی که در محاورات سینمایی متداول است از مرز بیست نوع گذشته است ولی در واقع ژانر فیلم منحصر در این تعداد نیست . چراکه معیار تعیین کننده ی ژانر ، یک معیار دقیق ، عقلی و فلسفی نیست که منحصر به همین موارد باشد . آنچیزی که یک ژانر را متولد می کند ، محتوا و درونمایه ی فیلم است . بطوریکه اگر جنبه های رومانتیک فیلم بر سایر جنبه های فیلم غلبه داشته باشد ، ژانر آن فیلم رومانتیک است . هرچند که ممکن است در همان فیلم ، قواعد و فرمول های حاکم بر ژانر فانتزی نیز موجود باشد .از اینروست که اکثر فیلم ها دارای ژانر ترکیبی هستند و در واقع نمی توان گفت که یک فیلم فقط و فقط دارای یک ژانر مشخص است .

علاوه بر اینها ، اساسا دایره ی شمول ژانرهای موجود با یکدیگر مساوی نیستند . به اصطلاح منطقی ، آنها قسیم کامل یکدیگر نیستند . چراکه ممکن است ژانری جزیی از ژانر دیگر باشد . یعنی نسبت منطقی آن با ژانر دیگر عام و خاص مطلق باشد و یا عام و خاص من وجه . یعنی در قسمتی با یکدیگر وجه اشتراک داشته باشند ( عام و خاص من وجه ) و یا اینکه ژانر دوم تماما جزتی از ژانر اول باشد ( عام و خاص مطلق ). مثلا ژانر اکشن یک مفهوم عامتری نسبت به ژانر جنایی دارد و در اکثر موارد ، یک فیلم جنایی ، علاوه بر جنبه های جنایی ، دارای جنبه های اکشن هم است . یا مثلا رابطه ی بین ژانر فانتزی و تخیلی یک رابطه ی مبهم است . چراکه با تعریف های متفاوتی که از ژانر جدید التاسیس فانتزی شده است در بسیاری از موارد با ژانر علمی – تخیلی ، کاملا منطبق است . با اینکه در واقع علمی – تخیلی یکی از زیر مجموعه های ژانر فانتزی است . چون منظور از فانتزی مطلق تخیل است . و در واقع فیلم های علمی – تخیلی قبل از اینکه علمی – تخیلی باشند ، فانتزی هستند .

پس در نهایت می توان اینطور جمع بندی نمود که ژانر چراغ چشمکزنی است که پر رنگ ترین رویداد و حادثه ی فیلم را ، قبل از دیدنش به نوعی بر ملا می کند . با اینکه در واقع معرف تمام جنبه های یک اثر سینمایی نیست .

پنجشنبه 29/ امرداد / 88

هیچ نظری موجود نیست: